درس 17 - اقسام توحید - «توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی»، به زبان ساده (تکرار)
مقدمه:
کلمۀ "توحید" به معنای "فرد - یگانگی" میباشد؛ و این واژه گاهی برای معرفی خداوند متعال مطرح میشود، مانند: «هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» - «هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ» - «وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ» ...؛ و بیشتر در رابطه با نوع شناخت، نگاه، باور و ایمان انسان و چگونگی مواضع در برابر حق تعالی مطرح میشود که آیا شناخت، نگاه و باور او "توحیدی" هست یا خیر؟ آیا برایش شریک، مثل و مانند، یار و مددکار، مشاور و ... قائل است، یا او را از هر لحاظ به یکتایی و یگانگی میشناسد.
بنابراین، تقسیمبندی انواع توحید به ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی؛ همه تقسیمبندی علمی برای رویکردهای انسان میباشند. وگرنه، خداوند سبحان، واحِد و اَحد است و مرکب نیست که تجزیه و تقسیم شود.
اما، آدمی مرکب است. ممکن است به لحاظ نظری، شناختی داشته باشد و به لحاظ عملی، رویکرد دیگری داشته باشد؛ به لحاظ عقلی شناختی داشته باشد، اما به لحاظ قلبی، اهداف و محبوبهای کثیر و گوناگونی داشته باشد.
توحید ذاتی
"توحید ذاتی"، یعنی: شناخت خداوند سبحان به یکتایی و یگانگی. در واقع یعنی: «او که واحد و احد هست، اما تو او را اینگونه بشناس و بدان اقرار کن»؛ چنان که امام باقر علیه السلام فرمودند:
« وَ التَّوْحِیدُ الْإِقْرَارُ بِالْوَحْدَهِ وَ هُوَ الِانْفِرَادُ وَ الْوَاحِدُ الْمُتَبَایِنُ الَّذِی لَا یَنْبَعِثُ مِنْ شَیْءٍ وَ لَا یَتَّحِدُ بِشَیْءٍ، ...» (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۴۷۰)
- توحید یعنی اقرار به یگانگی خدا؛ یعنی اقرار به انفراد خدا و اینکه خدای واحد با مخلوقات متباین است؛ نه از چیزی جدا شده است و نه به چیزی اضافه میشود... .
شهید آیت الله مطهری رحمة الله علیه:
«توحید ذاتی یعنی اینكه ذات پروردگار یگانه است، مثل و مانند ندارد، ماسوا همه مخلوق اوست و دون درجه و مرتبۀ او در كمال، بلكه قابل نسبت به او نیست. آیۀ كریمۀ «لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ» - و یا آیه «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ»، مبیّن توحید ذاتی است.» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 71)
از امام صادق (علیه السلام) نقل است كه فرمودند:
«یَا ابن أبِی یَعْفُورٍ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَك وَتَعَالَی وَاحِدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِیَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأمْرِه...» (بحار الانوار، ج26، ص260)
- ابنابییعفور! خداوند تبارك و تعالی [در ذات و صفاتش] یكتا و یگانه است و در امر خویش متفرد (مستقل) است ... .
توحید صفاتی
"توحید صفاتی"، یعنی: صفاتی را که از خداوند سبحان میشناسی، جدای از ذاتش ندانی، چون اولاً او مرکب نیست و ثانیاً چیزی بر او عارض نمیشود. چنین نیست که خداوند متعال [به عنوان موصوف] وجودی باشد و مثلاً علم یا رحمت او چیز دیگری باشد.
اگر کسی خداوند سبحان وجودی به عنوان "موصوف" بشناسد، و صفات او را چیزی دیگری بشناسد، اولاً او را مرکب دیده است؛ و ثانیاً این صفات باید از بیرون از وجودش و از جای دیگری به او داده شده باشند!
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، میفرمایند:
«أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ. لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ»
- آغاز (منشأ، ابتدا، اصل و زیرساخت) دین شناخت اوست؛ و کمال شناختش باور کردن او و نهایت از باور کردنش یگانه دانستن او، غایت یگانه دانستنش اخلاص به او و حدّ اعلای اخلاص به او نفی صفات (زائد بر ذات) از اوست، چه اینکه هر صفتی گواه این است که غیر موصوف است و هر موصوفی شاهد بر این است که غیر صفت است.
«فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ.» (نهج البلاغه، خطبه یک)
- پس هر کس خدای سبحان را با صفتی وصف کند او را با قرینی پیوند داده و هر که او را با قرینی پیوند دهد دوتایش انگاشته و هر که دوتایش انگارد، دارای اجزایش دانسته و هر که او را دارای اجزاء داند، حقیقت او را نفهمیده و هر که حقیقت او را نفهمد، برایش جای اشاره پنداشته و هر که برای او جای اشاره پندارد محدودش شمرده و هر که محدودش بداند چون معدود (قابل شمارش) به حسابش آورده است.
بنابراین، اگر در تعریف و توصیف حق تعالی گفتیم: «خداوند قادر و کریم است»، مقصود این نیست که قدرت و کرامت، خارج از ذات اوست، بلکه تمامی صفات او، عین ذاتش میباشند.
اختصاص اسمهای گوناگون [مانند: حیّ، قیوم، علیم، حکیم، رحمان و رحیم]، برای شناخت او از جهات گوناگون میباشد؛ نه این که اینها جدای از هم و همگی جدای از ذات او باشند. لذا فرمود: او را با هر یک از اسمهای بخوانید، خودش را خواندهاید:
«قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ...» (الإسراء، 110)
- بگو: ««اللّٰه» را بخوانيد يا «رحمان» را، هر كدام را بخوانيد، (ذات پاكش يكى است؛ و) براى او بهترين نامهاست ...»
اگر بگویید: «شهید آیت الله مطهری»، همه اشاره به یک نفر میباشد، اما با اسمهایی که هر کدام به وجهی از او اشاره دارد.
شهید آیت الله مطهری:
« توحید صفاتی یعنی صفات خداوند از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، ادراك، سمیعیّت، بصیریّت، حقایقی غیر از ذات پروردگار نیستند، عین ذات پروردگارند، به این معنی كه ذات پروردگار به نحوی است كه همه ی این صفات بر او صدق می كند و یا (به قولی) به نحوی است كه آثار این صفات بر او مترتّب است.» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 71)
توحید افعالی
"توحید افعالی"، یعنی بدانی و اقرار کنی که عالَم هستی، خلق (فعل) اوست؛ موجودات نه در فعل استقلال دارند و نه در اثر؛ و هیچ نیرویی به غیر از او به صورت مستقل وجود ندارد «لا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ».
وجه دیگر "توحید افعالی" این است که بدانی، باور و اقرار کنی که او در انجام کارهایش (فعلش، خلقتش، ربوبیتش)، نیازی به هیچ کمک، مشاور، همکار و ... ندارد، بلکه کاملاً مستقل، واحد و احد میباشد.
در یکی از تعقیبات نماز صبح میخوانیم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ وَ لاَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ غَيْرُهُ - ستايش مخصوص خداست كه او هر چه بخواهد مى كند و جز او هيچكس ديگر هر چه خواهد نتواند كرد».
در قرآن کریم فرمود: «قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ - بگو: تمامی امور به دست اوست / آل عمران، 154»
توحید عبادی
تا اینجا بحث "نظری" بود، راجع به چگونگی شناخت خداوند سبحان بود؛ اما "توحید عبادی"، یک مقولۀ "عملی" میباشد و این توحید است که چگونه "بودن و شدن" را میسازد.
"عبادت"، نماز و روزه و انجام برخی از احکام نیست، بلکه معنای جامعتری دارد و انجام احکام الهی، لازمۀ عبادت اوست، پس عبادت محسوب میگردند.
"عبادت"، در لغت یعنی "پرستش و بندگی" و بندگی یعنی وابستگی کامل و تام، که سبب محبت، مودّت و اطاعت در تمامی شئون و امور فردی و اجتماعی میگردد.
"عبادت"، یعنی: هدفی جز خداوند متعال ندارم، غایتی جز او نمیشناسم و هر چه میکنم، به امر او و برای اوست:
«قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» (الأنعام، 162 و 163)
- بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانيان است * همتايى براى او نيست؛ و به همين مأمور شده ام؛ و من نخستين مسلمانم.
شهید آیت الله مطهری، رحمة الله علیه:
«توحید عملی "یگانه شدن" انسان است. توحید نظری "دیدن" است و توحید عملی «رفتن».
«توحید عملی یا توحید در عبادت یعنی یگانه پرستی، به عبارت دیگر، در جهت پرستش حق یگانه شدن. بعدا خواهیم گفت که عبادت از نظر اسلام، مراتب و درجات دارد.روشن ترین مراتب عبادت، انجام مراسم تقدیس و تنزیه است که اگر برای غیر خدا واقع شود مستلزم خروج کلی از جرگه اهل توحید و از حوزه اسلام است.ولی از نظر اسلام پرستش منحصر به این مرتبه نیست، هر نوع جهت اتخاذ کردن، ایده آل گرفتن و قبله معنوی قرار دادن، پرستش است.آن کسی که هواهای نفسانی خود راجهت حرکت و ایده آن و قبله معنوی خود قرار بدهد آنها را پرستش کرده است:
«أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ - آیا دیدی آن کس را که هوای نفس خود را خدا و معبود خویش قرار داده است؟ / الفرقان، 43»
آن کس که امر و فرمان شخص دیگر را که خدا به اطاعت او فرمان نداده، اطاعت کند و در برابر آن تسلیم محض باشد او را عبادت کرده است:
«اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ - همانا آنها، عالمان دینی خود و زاهدان خود را به جای خدا، خدای خویش ساختهاند/ التّوبة، 31»
توحید در عبادت، بسیار ظریف و دقیق است و لغزشگاه بیشتر موحدان [خداپرستان]، همین جاست. در حالی که به یکتایی خالقیت، مالکیت، اولوهیت و ربوبیّت او شناخت و اذعان دارند، در مقام عبادت (تسلیم و بندگی)، از هوای نفس خود و دیگران گرفته، تا قدرتها و ...، مشرک میشوند!
این "توحید در عبادت" است که تمامی وجوه و ابعاد وجودی آدمی، از بعد نظری گرفته تا اعتقادی و عملی را از پراکندگی درمی آورد و وحدتی الهی به آن میبخشد. وجود یکسره متوجه او میشود و برای او میشود. یعنی "اخلاص کامل"؛ و از بندگانش همین را خواسته است:
«وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» (البینة، 5)
- و به آنها دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند در حالى كه دين خود را براى او خالص كنند و از شرك به توحيد بازگردند، نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند؛ و اين است آيين مستقيم و پايدار!
- تعداد بازدید : 1767
- 25 فروردین 1403
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اصول اعتقادات توحید