جوانی سوال میکند که من اعمال و مناسک عبادی و واجبات مثل نماز و روزه و... را به خوبی و در وقت آن انجام میدهم ولی به جهاد و مبارزه کاری ندارم، آیا این تفکر هم راهی به بهشت پیدا میکند؟ (دکتری جامعه شناسی / سبزوار)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این فقط "تفکر" نیست، بلکه اعتقاد، باور، تفکر و تدبری توأم با عمل میباشد، که هم از بُعد نظری (اعتقاد و تفکر) مورد اشکال است و هم از بُعد عملی دارای ضعف و حتی انحراف؛ و بیانگر آن است که همان نماز و روزه نیز درک نشده و تأثیری در رشد نگذاشته است! "جهاد" نیز همچون نماز و روزه، از واجبات میباشد و ترک کنندهی آن، واجب را ترک کرده، پس مستوجب عذاب میگردد، نه مستحق و لایق بهشت!
شاید مقصود آن جوان عزیز از "جهاد"، فقط جنگ میباشد، چرا که مطلق "جهاد"، یعنی «هر گونه تلاش دشمن ستیزی در راه خدا»، حال خواه جهاد علمی باشد، یا جهاد اقتصادی ...، و جنگ با دشمنان، فقط یکی از اقسام جهاد میباشد. و البته ترس و کراهت از جنگ نیز ناشی از غفلت، عدم آگاهی، بیبصیرتی و نشاختن خیر و صلاح خود و جامعه، بیتوجهی به ضرورتها و نیز فضیلتها، و بالاخره دنیا دوستی میباشد که ریشه و رأس تمامی گناهان است: «حُبّ الدّنیا رَأسُ کلّ خَطیئَة».
این جوان عزیز، نباید به خود القا کند که با جهاد و مبارزه کاری ندارم، این که تکبر و نیز تجزیهی دین میشود، بلکه به هر کاری که مشغول است (تحصیل یا ...)، خود را در سنگر ببیند، نیت جهاد در همان عرصه را بنماید.
●- بنابراین، اگر کسی فقط نماز میخواند، روزه میگیرد و برخی از احکام شخصی چون طهارت و ... را میز رعایت میکند، امید است که مقدمهای شود برای رشد، کمال و درک بیشتر او از انسانیت و حیات اجتماعی، و حضورش در میادین گوناگون فعالیتهای اجتماعی، به قصد جهاد فی سبیل الله؛ و البته اگر در همان درجه متوقف بماند و هیچ رشدی نکند، مثل کسی میماند که خود را در اتاقی حبس ابد نموده است، اما در آنجا گاه کتاب میخواند و گاه نرمشی به بدن میدهد، و هر کتابی هم که میخواند، به حد سرگرمی میباشد و فهمی از آن ندارد و امکان عمل به علم را نیز از خود سلب نموده است!
دین مبین اسلام، نه تنها "دین رهبانیت" یا "مکتب مرتاضی" نمیباشد، بلکه یک دین کامل اجتماعی میباشد و جامعهی متبوع [مسلمانان]، آنقدر مهم است که حتی در عبادات شخصی مثل نماز و قرائت سورهی حمد نیز ضمایر همه جمع بسته میشوند، مانند: « إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ »؛ و هم چنین اقتصاد اسلام نیز منحصر به کسب حلال نمیباشد، بلکه "زکات – که انواع دارد"، از شاخصهها و شروط ایمان و دینداری میباشد که یک امر اجتماعی است، چنان که در بیشتر آیات، به "نماز و زکات"، با هم تذکر داده است.
بنابراین، شناخت خدا و معاد (و اصول عقاید)، و ایمان، تقوا و عمل صالح، محدود به برخی از عبادات شخصی نمیباشد، چرا که انسان موجودی اجتماعی و حیات امری اجتماعی میباشد، چنان که فرمود:
«لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» (البقره، 177)
ترجمه: نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد (بُعد نظری)، و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان و گدايان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد، و نماز را برپاى دارد، و زكات را بدهد، و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند؛ و در سختى و زيان، و به هنگام سختی [جنگ، جهاد و ...] شكيبايانند (بُعد عملی)؛ آنانند كسانى كه راست گفتهاند، و آنان همان پرهيزگارانند.
●- کسی که آرزوی ورود به بهشت و خلد در آن را دارد، یعنی آرزوی رشد، کمال، فلاح و قُرب خود به خداوند متعال و اهل عصمت علیهم السلام را دارد؛ بنابراین، نه تنها هرگز قرآن مجید و دینش را تجزیه نمیکند و نمیگوید که به این بخش آن باور دارم و عمل میکنم، اما با بخش دیگرش کاری ندارم! بلکه سعی میکند به هر قیمتی که شده، در هر سنگری و به هر حدی که میتواند، در راه خدا جهاد نماید.
●- دینداری و فضیلت دینی، به جهاد در راه خداست، نه به زیادتی نماز و روزه! و هرگز آنان که از روی خودپسندی، تنبلی، ترس، دنیادوستی، بیخیالی، بیتفاوتی و ... به یک گوشهای خزیدهاند و با نماز و روزه و ختم قرآن و ...، خود را فریب میدهند، با کسانی که قیام نموده و مجاهدت مینمایند، یکسان نیستند:
«لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا» (النساء، 95)
ترجمه: (هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترککنندگان جهاد] برتری مهمّی بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.
دقت شود که نمیفرماید: «گروه نشستگان وارد بهشت نمیشوند»! چون اگر کسی گناهی نکند، به جهنم نمیرود و هر کسی که به جهنم نرود، به بهشت میرود، بلکه میفرماید: «هرگز مساوی نیستند»؛ و البته نباید از نظر دور داشت که در اغلب موارد، کنار گذاشتن فعالیتهای اجتماعی و اجتناب، دوری و ترک جهاد، خود از بزرگترین گناهان میباشد.
بازیگری و خودفریبی:
مرحوم آیت الله بهاء الدینی رحمة الله علیه میفرمود: «شما بازیگری را کنار بگذارید، کارها درست میشود». چه توصیهی کامل و ژرفی، که بیان همان امر و توصیهی خدا به "اخلاص در دین" میباشد. بسیارند آدمیانی که در بسیاری از مواقف و موارد، مشغول بازیگری هستند، حتی در نماز، روزه ...، و بدین سبب، با خودفریبی، وقت میگذارند و بدتر آن که در گردابی از "اوهام" فرو میروند و گمان دارند که چون نماز اول وقت را با نوافلش به جای آوردند، چند آیه از قرآن را نیز تلاوت نمودند، و روزههای واجب و مستحب را گرفتند، حتماً مستقیم و بدون سؤال و جواب، وارد بهشت میشوند! در حالی که تجزیه و محدود نمودن دین و دینداری، ناشی از عدم شناخت دین است، چه رسد به ایمان و عمل به آن! تمام دین، برای "قیام به قسط" درونی و برونی (اجتماعی) آمده است و اقامهی قسط در درون و بیرون نیز مستلزم و مرهون "جهاد" میباشد؛ و نقطهی مقابل عدل و قسط، همان ظلم است و البته که ظالم وارد بهشت نمیشود. چنان که فرمود: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ - ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (= امام و شاخصهای شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه را) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند / الحدید، 25»؛ لذا فرمود:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا» (المائده، 8)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! قيام كننده براى خدا و شاهدان به عدل و داد باشيد. و البته نبايد دشمنى عدهاى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد. دادگرى كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است، و از خدا بترسيد كه خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
امتحان:
امتحانی که خداوند متعال در آیات گوناگون به آن تصریح نموده و هشدار و تذکر داده است، ضرورت اجتنابپذیری است که به عقل تصدیق میشود. بدیهی است که اولاً صدق هر ادعایی در امتحان روشن و معلوم میشود و ثانیاً صعود به کلاس و رتبهی بالاتر نیز منوط به قبولی در امتحان کلاس و رتبهی پایینتر میباشد. بنابراین، ادعای ایمان به خدا، معاد، پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام، قرآن مجید (وحی) و سایر مقولات نظری (اعتقادی) و میزان عمق و اوج آن با "عمل" امتحان میشود و هر عمل صالحی نیز با قبولی در امتحانِ عمل بعدی تصدیق میگردد.
هم کسی که مدعی است به خدا، رسول، معاد، کتاب و ولایت شناخت پیدا کرده و ایمان آورده، در عمل امتحان میشود، هم نمازگزار امتحان میشود که آیا زکات نیز میدهد یا خیر؟ آیا جهاد نیز مینماید و یا خیر، آیا به پدر و مادر نیکی مینماید و یا خیر و ...؟ لذا فرمود:
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ»
آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟!
«وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»
و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم (اینان را نیز میآزماییم)، تا خدا آنان را كه راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.
«أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ»
آیا کسانی که اعمال بد انجام میدهند گمان کردند بر قدرت ما چیره خواهند شد؟! چه بد داوری میکنند!
«مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
کسی که امید به لقاء الله (و رستاخیز) دارد (باید در اطاعت فرمان او بکوشد – موعد وصال نزدیک است) زیرا سرآمدی را که خدا تعیین کرده فرامیرسد؛ و او شنوا و داناست!
«وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» (العنکبوت، 2 تا 6)
کسی که جهاد و تلاش کند، برای خود جهاد میکند؛ چرا که خداوند از همه جهانیان بی نیاز است.
«وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ» (الحج، 78)
ترجمه: و در راه خدا چنانكه حق جهاد [در راه] اوست جهاد كنيد، اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است. آيين پدرتان ابراهيم [نيز چنين بوده است] او بود كه قبلاً شما را مسلمان ناميد، و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد. پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد. او مولاى شماست؛ چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى.
نکته:
نه تنها هرگز نگویید که «با این قسمت از اسلام و قرآن کاری ندارم و آن را پشت سر میاندازم»، بلکه به خود القا کنید که تمام اسلام و قرآن را باور کردهام، جهادش را نیز قبول و دوست دارم؛ و اگر قصور و تصیری دارم، مشکل از من است و از خداوند متعال میخواهم که مرا موفق بدارد. بگوید:
«يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ، قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى، وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى، وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فى خَشْيَتِكَ، وَالدَّوامَ فِى الإتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ، حَتّى اَسْرَحَ اِلَيْكَ فى مَيادينِ السّابِقينَ » (دعای کمیل)
ترجمه: اى پروردگارم، اى پروردگارم، اى پروردگارم! اعضایم را در راه خدمتت نیرو بخش، و دلم را بر عزم و همّت محکم کن، و کوشش در راستاى پروای از تو، و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانى دار تا به سویت برانم در میدانهای پیشتازان.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی .
پرسش:
آیا کسی که میگوید: «من نماز، روزه و سایر عبادات و واجبات را انجام میدهم، اما با جهاد و مبارزه کاری ندارم» نیز وارد بهشت میشود؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9836.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3250
- 25 خرداد 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی جنگ و جهاد دعا جوان نماز