در فضای مجازی شایع کردهاند که مگر حضرت آدم (ع) چه کرد که پیامبر شد؟ یک سیب را گفتند نخور که خورد! بعدش برای پیامبری چه کرد؟! چه پاسخ دهیم؟ + (10:47 دقیقه)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
اصلاً منفعل نشوید و پاسخ ندهید تا بازارشان رونق نیابد و همیشه برای دانستن و ارتقای سطح دانش خود بپرسید، نه برای پاسخ به دیگران؛ به ویژه اگر قصدشان دشمنی، ضدتبلیغ و شبههافکنی باشد؛ چرا که اصلاً با پاسخ شما کاری ندارند!
آیا مشکلشان با 124 هزار پیامبر دیگر برطرف شده و اکنون رسیدهاند به حضرت آدم علیه السلام؟! آیا به رغم این که قرآن مجید را در اختیار دارند، به آخرین پیامبر صلوات الله علیه و آله، ایمان آوردند؟! به آنها فقط بگویید:
«مگر شما چه کرده بودید که خداوند علیم و حکیم، شما را انسان آفرید، در حالی که میتوانست سوسک، موش یا خر بیافریند؛ و مگر پس از آن که به صورت انسان به دنیا آمدید و رشد نمودید، به غیر از زندگی نباتی و حیوانی و ظلم به خود و دیگران چه کردید؟!»
اما نکات بسیاری مهمی هست که خودتان باید بدانید:
● - اینها میخواهند در قالب این پرسش، همان نظریۀ نادرست سروش و فرقۀ سروشیه را القا کنند که «نبوت حاصل تجربۀ دینی و تلاش شخصی بوده است!» - یعنی خدا، وحی و نبوتی در کار نیست.
● - مگر سایر انبیای الهی، پیش از بعثتشان چه کرده بودند که پیامبر شدند، همه یا چوپانی میکردند، یا نجاری و یا خرید و فروش؟!
● - در زمان حیات پیامبران نیز عدهای همین اعتراض را داشتند که «مگر او چه کرده بود که پیامبر شد و چرا ما یا بزرگان ما پیامبر نشدند؟!» اما خداوند متعال به تمامی معترضان در گذشته، حال و آینده پاسخ داد که نبوت مربوط به من است، دخالت نکنید:
«وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ» (الأنعام، 124)
- و هنگامی كه آيهاي براي آنها بيايد میگويند: ما هرگز ايمان نمیآوريم مگر اينكه همانند چيزی كه به پيامبران خدا داده شده است به ما هم داده شود، خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد؛ به زودی كسانی كه مرتكب گناه شدند (و برای حفظ موقعيت خود مردم را از راه حق منحرف ساختند) گرفتار حقارت در پيشگاه خدا و عذاب شديد در مقابل مكر (و فريب و نيرنگی) كه داشتند میشوند.
● - خداوند علیم، حکیم، خبیر و بصیر به احوال بندگان، برترین و کاملترین انسان در هر عصری را به پیامبری برگزید، نه به خاطر آن چه پیش از آن انجام داده بودند. اوست که میداند چه کسی در توحید، خالصتر است - چه کسی ظرفیت دریافت علم و حکمت الهی و وحی را دارد - چه کسی میتواند بار رسالت را به دوش بکشد و چه کسی در برابر جهل و حتی دشمنیهای کفار، مشرکان و منافقان، صبورتر از دیگران میباشد.
الف - خداوند سبحان، هنگامی که به پیکر حضرت آدم علیه السلام روح دمید، تمامی اسماء (نشانههای خودش) را به او تعلیم داد. این اسماء، کلمات و الفاظ نبودند، بلکه وجودهایی حقیقی بودند، چرا که آنها را به فرشتگانش عرضه داشت و پرسید اینها کیانند؟ و آنها گفتند ما نمیدانیم، تو این علم را به ما تعلیم ننمودهای:
«وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»
- سپس علم اسماء را به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست میگویید، از این اسماء به من خبر دهید !
«قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» (البقره، 31 و 32)
- فرشتگان گفتند: منزهی تو!، ما چيزی جز آنچه به ما تعليم دادهای، نمیدانيم تو دانا و حكيمی.
ب - خداوند سبحان به حضرت آدم علیه السلام نفرمود که به آنان تعلیم بده! چرا که اگر ظرفیت فراگیری چنین علمی را داشتند، حق تعالی خودش به آنان تعلیم مینمود؛ بلکه فرمود: «قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ - از این نشانهها، به آنان خبر بده» (همان، 33) - و بسیار فرق است بین «علم» با «آگاهی - خبر» حتی در سطح فرشتگان؛ چنان که بسیاری نسبت به امامت اهل بیت علیهم السلام، خبر دارند و حتی قبول هم دارند، اما نسبت به ولایت، امامت و مقام و جایگاه آنان، علم چندانی ندارند.
ج - بنابراین، حضرت آدم علیه السلام، پیش از نبوت، داناترین مخلوق خداوند علیم بود، یعنی کاملترین مظهر علم الهی بود و معلم و خبر دهنده، یا به تعبیری پیامبری برای فرشتگان بود.
د - انسان باید میدانست و بداند که صفتی به نام «طمع» دارد، اگر چه طمع به حیات جاوید در بهشت خدا باشد که نه تنها بد نیست، بلکه خیلی هم خوب و لازم است، اما باید میدانست و بداند که شیطان دشمن اوست و از همین راه وارد میشود و چه بسا با توجیهات خوب، او را منحرف میسازد - و نیز باید میدانست و بداند که خداوند رحمان و رحیم، راه بازگشت، [استغفار و توبه] را به روی او باز گذاشته است و او را در زمین، با وحی هدایت مینماید؛ و ظهور تمامی این حالات، در حضرت آدم علیه السلام به عنوان اولین انسان بود.
«فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ * قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (البقره، 37 و 38)
- سپس آدم از پروردگار خود كلماتی دريافت داشت (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذيرفت، خداوند تواب و رحيم است * گفتيم همگی از آن (به زمين) فرود آئيد هرگاه هدايتی از طرف من برای شما آمد، كسانی كه از آن پيروی كنند نه ترسی بر آنهاست و نه غمگين میشوند.
ھ - ایجاب و لازمۀ هدایت این است که اولین انسان، پیامبر باشد؛ هم خودش وحی را دریافت کند و هدایت شود و هم وحی إلهی را به دیگران ابلاغ نماید و خودش پیشوا باشد، تا دیگران نیز هدایت شوند؛ چنان که آخرین نفری که از دنیا میرود، حجّت خداست؛ چرا که محال است انسانی روی زمین باشد، اما از سوی خداوندِ هادی، حجّت و امامی که از او بیاموزد، به او اقتدا و تأسی نماید نداشته باشد.
و - بنابر احادیث و اقوال، حضرت آدم علیه السلام، 930 سال عمر نمود و در روز جمعه یازدهم محرّم، رحلت نمود و همسرش حوّا علیها السلام نیز یک سال پس از او وفات یافت؛ و در این مدت طولانی، ایشان پیامبر خدا در بین فرزندان و خاندانش بودند.
ز - بدیهی است حضرت آدمی که خداوند علیم، تمامی اسماء را به او تعلیم داده بود و او فرشتگان را از اسراری که از آن خبر نداشتند آگاه نمود، معارف توحیدی، شناخت و باور معاد و سایر اصول و نیز جزء به جزء جگونگی زندگی بشر و بایدها و نبایدهایش را در تمامی احوالات شخصی و اجتماعی، به اولین گروهها از نسل بشر تعلیم داد و پس از ایشان، جناب شیث علیه السلام به پیامبری مبعوث شدند و جمعیتی حدود 40 هزار نفر و سپس بیشتر را هدایت نمودند و آنها بودند که زندگی انسانی را به نسل بشر تعلیم نمودند.
این سلسله ادامه یافت تا به آخرین پیامبر، خاتم الانبیاء و المرسلین، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله، رسید و پس از ایشان، ولایت، امامت و هدایت مردمان، به جانشینان و امامان علیهم السلام واگذار شد.
●- همانگونه که حضرت ابراهیم مأمور شد تا به همراه فرزندش اسماعیل علیهما السلام، کعبه را در جایی که خداوند سبحان برایشان معلوم ساخت، بنا کنند؛ حضرت آدم علیه السلام نیز مأمور شد تا مسجد کوفه را بنا نماید. مسجدی که انبیای الهی در آن نماز گزاردند، مرکز حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام قرار گرفت و هنگام ظهور و قیام حضرت امام مهدی علیه السلام نیز مرکز حکومت ایشان بر جهان قرار میگیرد.
مشارکت و همافزایی - لطفاً این پرسش و پاسخ را در راستای «جهاد تبیین»، برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.
- تعداد بازدید : 164
- 7 اردیبهشت 1403
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون سوره بقره