پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این خطورات ذهنی، افکار نیست، بلکه اوهام است. فکر تعریفی دارد که با وهم متفاوت است.
*- نسبتهایی چون سحر، شعر، بافتههای ذهنی، آموزههای دیگران و ... به قرآن مجید؛ اتهامات و افتراهایی میباشند که از همان بدو رسالت و نزول قرآن کریم، به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و این کتاب، روا داشتهاند! البته این گونه افتراها و نسبتها، جدید نیستند؛ چنان که فرعون نیز حضرت موسی علیه السلام را "ساحر بزرگ" نامید و معجزاتش را "سحر" خواند و از جادوگران بزرگ مصر خواست که بیایند و سحر او را باطل کنند، و چون آنان که علم سحر داشتند، فهمیدند که اعجاز ایشان از نوع سحر نیست، ایمان آوردند، اما بر کفر و طغیان فرعون افزوده شد؛ چرا که کلام حق، معجزه حق، رسول حق و هدایت الهی، جز بر خسران ظالمان نمیافزاید.
●- میپرسید: «از کجا معلوم که سحر نیست؟!»؛ خب، این یک پرسشی است که در ذهن ایجاد شده و باید به آن پاسخ داده شود و البته پاسخش نیز بسیار راحت و متقن است.
از ذهن خود بپرسید: «آیا هیچ دلیل، سند، شاهد، مصداق و یا تشابهی با "سحر" در آن میبینید و میشناسید؟!» پس، اگر نمیبینید و نمیشناسید، پس "سحر" نیست.
دقت شود که ذهن، گاهی دچار توهماتی میشود که هیچ حقیقتی بر آن مترتب نمیباشد؛ اما گاهی با پرسش مواجه میگردد و پرسش مبتنی بر منطق است، چنان که پاسخ نیز باید عقلی، علمی و منطقی باشد تا مورد پذیرش واقع گردد.
"فکر"، فعالیت ذهن روی دادهها (معلومات)، برای رسیدن به مجهول (پاسخ) و معلوم نمودن آن میباشد [مانند حلّ مسائل ریاضی].
در این بحث، داده و معلومات که مشخص است، همین قرآنی است که پیش رو داریم و آیه به آیهی آن را میتوانیم مطالعه نموده و در موردش تفکر نماییم. پس اگر هیچ شباهتی با سحر نداشت، هیچ شاخصهای از سحر در آن نبود، پس "سحر" نیست.
●- "عجز دیگران" از انجام کاری، دلیل بر سحر بودن آن نمیباشد؛ چنان که همگان از "خلقت" عاجزند ، اما خلقت حق است و سحر نیست؛ یا همگان از ربوبیت عالَم هستی عاجزند، اما ربوبیت حق است و سحر نیست. مضافاً بر این که سحر کار خارق العاده و مادی است که توسط بشر صورت میپذیرد، پس هیچ دلیلی ندارد که همگان در تمامی اعصار، از انجام آن یا مثل آن عاجز باشند.
●- "سحر"، برای دیگران تعجببرانگیز است، اما هدایت نمیکند؛ ولی قرآن کریم برای هدایت آمده است و آیات هدایتگرش نیز روشن است. پس "سجر" نیست.
●- "سحر"، کسی را به علم، تعقل، تفکر، تأمل، بصیرت و تدبر در کاری که انجام میپذیرد، دعوت و راهنمایی نمیکند؛ اما خداوند متعال، همگان را دعوت به مطالعه، تفکر، تعقل و تدبر در تک تک آیاتش مینماید؛ پس "سحر" نیست.
●- "سحر"، معرفتی در خداشناسی، معادشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، حقوق، تاریخ و آموزهای در دنیاشناسی، آخرتشناسی، بصیرت و عاقبتاندیشی ندارد؛ معرف یک "جهانبینی" معین و یک "ایدئولوژی" روشن و مدون و تدوین و ابلاغ "بایدها و نبایدها" در راه رشد، کمال و سعادت دنیوی و اخروی نمیباشد؛ اما قرآن کریم، معرف و راهنمای یک دین کامل میباشد. پس "سحر" نیست.
●- "سحر"، نمایشی از رفتاری خارق العاده، مقابل دید دیگران میباشد، اما قرآن مجید، کتاب معرفت است که نه تنها در اختیار همگان قرار گرفته، بلکه امر میفرماید که آن را بخوانید و بیاموزید؛ و چون پی به حقانیت آن میبرید، ایمان و عمل بر مبنای آن را پیشه سازید. پس "سحر" نیست.
●- "سحر"، قابلیت تبعیت و عمل کردن ندارد، چنین ادعا و دعوتی نیز ندارد؛ اما قرآن کریم، برای تلاوت، معرفت، علم، ایمان و عمل همگان میباشد.
●●●- خلاصه آن که هیچ وجه تشابهی بین سحر و قرآن حکیم وجود ندارد که ذهن را دچار چنین شبهه و دغدغهای نماید. اما دقت نماییم که تا قرآن کریم را نخوانیم و در آیاتش مطالعه و تفکر ننماییم، اصلاً نمیفهمیم که چه گفته است، تا معلوم شود که آیا سحر هست یا نیست!
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
چگونه به خودم اثبات نمایم که قرآن کریم "سحر" نیست و چگونه از دست این افکار راحت شوم؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10306.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه سحر