مطلبی از مرحوم آیت الله مجتهدی (ره)، مبنی لبخند امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (ع) و روشن شدن بهشت از نور دندانهای ایشان، در فضای مجازی دست آویز عدهای جهت شبهه افکنی و بالتبع تزلزل ایمان عدهای دیگر قرار گرفته است. لطفا د رمورد صحت این روایت و منابع آن توضیح دهید. (مهندسی شیمی)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا چنان که منابع حدیث ذکر شود و ...، دیگر دستآویز یک عده و تزلزل ایمان عدهی دیگری که ضعف و شدت معرفت و ایمانشان به فرافکنی در فضای مجازی بستگی دارد، نخواهد شد؟! بنابراین، ابتدا به چند نکته، سپس به توضیح حدیث و در آخر به سند اشاره میشود.
دشمنان:
همیشه یک عده نه تنها مخالفند، بلکه معاند نیز هستند. از این رو نه تنها هیچ حقیقتی را نشناخته و باور نمیکنند و رد میکنند، بلکه مسخره نیز میکنند! و این در حالی است که شاید ابتدا برای قبول نکردن، رد کردن و نپذیرفتن، بهانههایی به ظاهر عقلی و علمی مطرح کنند، اما برای "مسخره" کردن هیچ توجیهی جز عناد و ضعف خودشان ندارند و مسخره کردن حقایق، ریشه در مسخره بودن خودشان دارد که به نتایج سوءاش خواهند رسید:
« وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ » (الأنبیاء، 41)
ترجمه: و مسلما پيامبران پيش از تو [نيز] مورد ريشخند قرار گرفتند پس كسانى كه آنان را مسخره میکردند، [سزاى] آنچه كه آن را به ريشخند مىگرفتند گريبانگيرشان شد.
ایمان برخی از مسلمانان:
برخی از مسلمانان نیز بسیار سست ایمان هستند! ایمان به قلبشان وارد نشده، بلکه بیشتر به خاطر شرایط محیطی یا ...، فقط نام مسلمانی را حمل میکنند؛ لذا به هنگام مواجهه با کمترین چالشی، دچار تزلزل میگردند! مانند آن اعرابی که در صدر اسلام نزد پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله آمده و اظهار ایمان مینمودند! خداوند علیم فرمود که به آنان بگو: « قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ... - بگو ايمان نياوردهايد؛ ليكن بگوييد اسلام آورديم و [چرا که] هنوز در دلهاى شما ايمان داخل نشده است / الحجرات، 14»
●- این دسته از مردم، که امیرالمؤمنین علیه السلام از آنان تحت عناوینی چون "حزب باد" یا "مذبذب" یاد مینمایند، [که امروزه به آن "حزب پاندول" نیز میگویند]، منفعل جوّ و شرایط میباشند؛ با موجی ادعا میکنند که از ابتدا مسلمان دو آتیشه و مؤمن بودهاند، و با موجی دیگر، ابتدا دچار تزلزل میشوند و سپس به تعبیر قرآن کریم، چون "خس و خاشاک"، به همراه موج میروند!
●- این بیثباتی و سبک بودن، اختصاصی به عقاید و ایمان دینی ندارد، چنان که شاهدیم بسیاری نه تنها در فرهنگ و سبک زندگی و نیز مواضع سیاسی، بلکه حتی در لباس پوشیدن، آرایش مو، نحوه و لحن سخن گفتن، ادب معاشرت با دیگران و حتی زبان و کلمات، تابع جوّ میباشند و با اولین تکان یا موج، متزلزل شده و هویتشان نیز متغیر میگردد.
بُغض امیرالمؤمنین و فاطمه زهراء علیهماالسلام:
« وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ » (الزّمر، 45)
ترجمه: و چون خدا به تنهايى ياد شود، دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند منزجر مىگردد و چون كسانى غير از او ياد شوند بناگاه آنان شادمانى مىكنند.
●- پس، وقتی یک عده از شنیدن نام خداوند سبحان و یا ذکر او، حالشان به هم میخورد، بسیار طبیعی است که هر ذکری از حجج الهی (دلیلان راه و هادیان به سوی او) نیز حالشان را دگرگون میکند که البته امیرالمؤمنین، امام علی و حضرت فاطمه زهراء و اولاد ایشان علیهم السلام، در رأس سلسلهی این حجج قرار دارند.
●- چقدر دشمنی نسبت به "خنده و گریهی" این دو بزرگوار عمیق و ریشهدار بوده که حتی در زمان حیاتشان، دستآویز برای ضد تبلیغ قرار گرفته بود؟! میگفتند: علی بسیار خندهروست و هیبت حاکم و خلیفه [که باید تروشرو باشد] را ندارد! و میگفتند: چرا فاطمه علیهاالسلام زیاد گریه میکند، یا صبح گریه کند و یا شب!
خبر ندارند!
آنها نمیدانند که این دشمنیشان، به خاطر اثر خنده و گریهی ایشان در کائنات و نظام هدایت الهی میباشد، چرا که شیعه و سنّی نقل کردهاند که رضایت آنان، رضایت رسول خدا صلوات الله علیه و آله و خداوند سبحان است، چنان که غضب آنها، به غضب ایشان و خداوند قهار منتهی میگردد.
نور:
انسان بیمعرفت و بیایمان، که قطعاً سطحینگر است و جز ماده و اشیای مادی را نمیبیند، گمان میکند که درخشش نور، چیزی مانند پرتوافکنی لامپ، پروژکتور و یا در نهایت خورشید و ماه میباشد!
اما معنای اصلی نور، هستی بخشی است. « اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ – خداوند نور آسمانها و زمین است».
"نور"، چه در تعریف فلسفی و چه در تعریف فیزیکی یعنی: «خودش پیداست و سبب پیدایش چیزهای دیگر میشود».
●- امروزه علم ثابت کرده است که هر باوری، هر گفتاری، هر کاری، هر حالتی و ...، نور و انرژی متناسب با خود را ایجاد مینماید. اما وقتی بیان میشود که در قرآن مجید یا حدیث چنین فرموده بودند، یا باور نمیکنند و یا مسخره میکنند؟!
نور مؤمنان:
مؤمنان، نه تنها خودشان نور دارند، بلکه تمامی سعی و تلاش آنها نیز نوری (هستی) میشود که در برزخ، صراط، قیامت و بهشت، با آن نور حرکت میکنند و در آن نور زندگی میکنند:
« يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ » (الحدید، 12)
ترجمه: و آن در روزى اسـت كـه مـردان و زنـان مؤمن را مى بينى كه نورشان از پيش رو و از دست راستشان در حركت است، بشارت باد شما را در امروز به جناتى كه نهرها از دامنه اش روان است، و شما در آن جاودانيد، و اين خود رستگارى عظيم است.
منافقان نور ندارند:
در آیهی بعد، به ظلمانی بودن و ظلمت منافقان متذکر گردیده است:
« يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ » (الحدید، 13)
ترجمه: و در روزى اسـت كـه مـردان و زنـان مـنـافـق به مردم با ايمان بگويند: به ما نظری کنید (كمى مهلت دهيد تا برسیم)، و از نور شما اقتباس كنيم. به ايشان گفته مىشود به عقب برگرديد، به زندگى دنيايتان، و از آنجا نور بياوريد، در همين هنگام است كه ديوارى ميان اين دو طايفه زده مىشود كـه در بـاطـنـش (طـرف مؤمنين) رحمت و در ظاهرش (سمت منافقين ) عذاب است.
نور اهل بیت علیهم السلام:
همانطور که در دنیا نور ایمان، با اعتقاد و تبعیت از اهل عصمت علیهم السلام کامل و تمام میشود، در قیامت نیز حشر و همجواری با آنان، انسان را به مراتب بالاتر از نور (هستی) میبرد. لذا فرمود: در آخرت مؤمنان خودشان نور دارند، اما از خداوند متعال مسئلت مینمایند که نور آنها را تمام (کامل) فرماید، یعنی هستی، درجات و نعمات آنها، به نور اهل عصمت علیهم السلام کامل گردد.
«... وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ » (التحریم، 8)
ترجمه: ... نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان روان است مى گويند پروردگارا نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى كه تو بر هر چيز توانايى.
●- هدایت پروردگار عالم هستی در دنیا نیز به وسیلهی "نور" ایشان است که تجلی نور (هستی و هستی بخشی) خداوند متعال میباشند. هدایت فقط با "نور" ممکن و محقق میشود.
روشن شدن بهشت از نور لبخند و برق دندان:
بنابراین، با توجه به آن چه که به صورت خلاصه بیان گردید، نه تنها روشن شدن بهشت، از نور دندان و لبخند حضرات امیرالمؤمنین و فاطمه زهراء علیهماالسلام، جای تعجب و ناباوری ندارد، بلکه جز این نمیتواند باشد. تمام بهشت، تجلی نور ایشان است.
*- مگر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نفرمودند که قرآن و اهل بیت علیهم السلام با هم هستند تا در کوثر به من بپیوندند؟!
*- مگر به (سند شیعه و سنّی)، نفرمودند که امیرالمؤمنین علیه السلام، مقسّم جنت و نار هستند؟!
*- حاکم نیشابوری که از بزرگان اهل سنت میباشد، مینویسد: « پيامبر به دخترش فاطمه (س ) فرمود : "یا فاطمهُ انّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِکِ ویَرضى لِرضاکِ " – یا فاطمه! خداوند با غضب تو غضبناك میشود و با رضايت تو خشنود میگردد / مستدرك الصحيحين 3 , ص 154 ».
●●● – بنابراین، نه یک روشنایی ساده که فرض کردهاند، بلکه به طور کلی "بهشت"، تجلی و نمود رضایت و خشنودی آنان است که تجلی رضایت و خشنودی پروردگار عالم و مالک یوم الدین میباشد، و هر گاه که لبخندی بزنند، نورش (با تعریفی که بیان شد)، بهشت را فرا میگیرد و جنّت را مبدل به جنّات مینماید. مرتبهای بالای مرتبهای دیگر، نوری بر روی نوری دیگر.
« نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ - روشنى بر روى روشنى است خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مىكند / النّور، 35».
منبع حدیث:
نه یک حدیث، بلکه چندین حدیث بدین مضمون وجود دارد، از جمله:
محبان فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از آنکه در بهشت ساکن میشوند نوری را مشاهده میکنند که بهشت را روشن کرده است اهل جنت میگویند :« پروردگارا تو در کتابی که نازل کردی گفتی که در بهشت خورشید دیده نمیشود (لا یَرونَ فیها شَمسَاً)» - پس منادی ندا خواهد داد :«این نور خورشید و ماه نیست به درستی که علی و فاطمه از چیزی خوشحال شدند پس خندیدند، از لبخند این دو بهشت نور باران شد»
(بحار الأنوار – علامه مجلسی - ج 43 / فاطمه زهرا (ع) شادمانی دل پیامبر، ص 129 / المقتل خوارزمی، ص 7 / و ...)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
نقل حدیثِ روشن شدن بهشت، از لبخند امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (ع)، دستآویز عدهای و تزلزل ایمانی عدهای دیگر شده است! توضیح دهید.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8722.html
- تعداد بازدید : 3521
- 4 مرداد 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن فاطمیه مادر