صحیفه سجادیه (ع) - 38 / فرازهایی از دعای 35، با شرحی مختصر - ضرورت شکر برای آن چه نداده یا باز ستانده است! + صوت (11:16 دقیقه)
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
صحیفۀ سجادیه، فرازهایی از دعای 35/ با استفاده از برگردان (ترجمه) حجت الاسلام انصاریان.
حضرت امام سجاد، علی بن الحسین علیه السلام:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ طَيِّبْ بِقَضَائِكَ نَفْسِي، وَ وَسِّعْ بِمَوَاقِعِ حُكْمِكَ صَدْرِي، وَ هَبْ لِيَ الثِّقَةَ لِأُقِرَّ مَعَهَا بِأَنَّ قَضَاءَكَ لَمْ يَجْرِ إِلَّا بِالْخِيَرَةِ، وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلَى مَا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيَّاك عَلَي مَا خَوَّلْتَنِي»
- خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و مرا به مقرّراتت دلخوش کن و سینهام را به موارد فرمانت گشاده فرما و به من حالت اعتماد و اطمینان بخش؛ تا به وسیلۀ آن اقرار کنم که مقرّرات تو، جز به آنچه خیر است روان نشده؛ و شکرم را برای حضرتت نسبت به آنچه از من دور داشتی و عطایش را دریغ کردی، از شکرم بر آنچه به من عنایت فرمودی، افزونتر قرار ده.
شرحی مختصر
برخی از روی عمد و برای دور کردن مردم از فهم، درک، علم و دعا، و برخی دیگر به خاطر آن که خودشان در این فراز دقت، تأمل و تفکر ننمودهاند، میگویند: «چنین دعایی برای ما نیست و برای امامان علیهم السلام میباشد!»
اما، بیتردید اندیشه یا سخنی که برای ما نباشد را به ما نگفتهاند و آن چه نشر و تعلیم دادهاند، همه برای ما و دنیا و آخرت ما مفید میباشند.
دعاهای اهل عصمت علیهم السلام، ضمن آن که خواندن خداوند سبحان و مسئلت خالصانه از او، با بهترین، جامعترین، مؤدبانهترین و زیباترین کلام میباشد؛ همه درس های معرفتافزا، حکیمانه و رشد دهنده میباشند.
شکر
شاکر بودن، اخلاق الله است و از ما خواسته تا به این اخلاق إلهی متخلق شویم و این اخلاق حسنه را در خود تجلی دهیم. در آیات بسیاری تصریح شده که «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ» - «إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ» - «إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ» و ... .
شکرِ [تشکرِ] خداوند سبحان که خود خالق، مالک و ربِّ همه چیز است و هر چه رزق و نعمت مادی و معنوی به کسی میرسد، از اوست؛ به این است که زحمت بندگانش در به دست آوردن، حفظ و تقویت ایمان، رعایت تقوا و تلاش برای اطاعت و انجام عمل صالح و دور ماندن از بدیها و گناهان را ضایع نمینماید و بینتیجه و بیاجر نمیگذارد و بخشش گناهان، رستگاری و حیات ابدی در بهشت پُر نعمت را برایشان قرار میدهد.
بنابر این، «شکر» در اتخاذ مواضع و عمل، تجلی مییابد و محقق میگردد. لذا «شکر» بندگان نیز فقط شکر لفظی و گفتن «إلهی شکر - خدایا شکرت - خداوندا سپاس» نمیباشد، اگر چه همین لفظ نیز باید از قلب به زبان نازل شود و صادقانه باشد؛ بلکه حقیقت شکر این است که آدمی مُنعِم خود را بشناسد - سپاسگزار او باشد - نعمت را نیز بشناسد - و از آن درست استفاده کند و نعمات إلهی را ضایع نگرداند؛ خواه نعمت هدایت، دینداری و ولایت باشد که بزرگترین نعمت خداوند سبحان است، یا نعمات مادی و حتی یک لقمه نان حلال!
شکر برای ندادهها
برخی گمان دارند که نعمت فقط به آن چه خداوند منّان میدهد اختصاص دارد؛ در حالی که هر دادهای به هر کسی «نعمت» نیست و چه بسا موجب نقمت، آزار، انحراف و عذاب او شود، چنان که فرمود:
«وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ» (التوبة، 85)
- مبادا اموال و اولادشان مايه اعجاب تو گردد، (اين برای آنها نعمت نيست بلكه) خدا میخواهد به وسيله آن، آنها را در دنيا عذاب كند، و جانشان برآيد در حالی كه كافر باشند.
●- بنابراین، ندادن مال [ثروت، شهرت، مقام و ...] و نیز اولادی که سبب غفلت آدمی شود و انسان را چنان سرگرم به دنیا کند که از خودش، خدا، معاد و عاقبتش غافل گردد، یا سبب تکبر و غرور (فریب) او شود، خود نعمتی بسیار بزرگتر از عطای مال و فرزند میباشد و شکر دارد.
●- مال و اموال، تا جایی که سبب رشد، کمال، فلاح و قُرب الهی گردند، نعمت است و شکر [به معنایی که بیان شد] دارد؛ هر چند که همه، موجبات آزمایشات بسیار سخت نیز میباشند و آن که تحمل آورد و از این آزمایشات سخت سربلند بیرون آید، اجر عظیمی نزد خداوند سبحان دارد؛ چنان که فرمود:
«إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» (التغابن، 15)
- در حقیقت، اموال و فرزندان شما اسباب آزمایش سخت (فتنه برای) شما هستند و و خداوند است که اجر عظیم (بهشت و نعمتهایش) نزد اوست.
باید دقت داشته باشیم که «مال و اموال»، حساب و کتاب هم دارد و هر که اموالش بیشتر باشد، حسابش نیز سختتر است و چه بسا چگونگی به دست آوردن یا مصرف آنها، موجب توبیخ و حتی عذابش نیز بشود؛ چنان که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام در بارۀ اموال دنیوی فرمودند: «در حلالش حساب است و در حرامش عقاب»:
«ما أصِفُ مِن دارٍ أوَّلُها عَناءٌ وآخِرُها فَناءٌ، في حَلالِها حِسابٌ وفي حَرامِها عِقابٌ، مَنِ استَغنى فيها فُتِنَ، ومَنِ افتَقَرَ فيها حَزِنَ، ومَن ساعاها حديث فاتَتهُ، ومَن قَعَدَ عَنها واتَتهُ، ومَن أبصَرَ بِها بَصَّرَتهُ، ومَن أبصَرَ إلَيها أعمَتهُ» (نهج البلاغه، خطبه 82)
- چه بگويم در وصف دنيايى كه آغازش رنج است و انجامش نابودى ، و در حلالش حساب است و در حرامش كيفر؟ هر كه در دنيا بى نياز شد ، گرفتار گرديد، هر كه فقير شد، اندوه دامنگيرش شد، هر كه در پى دنيا دويد، به آن نرسيد، هر كه از طلب آن باز ايستاد، دنيا خود به سراغش رفت، هر كه با دنيا ديد، دنيا او را بينا گردانيد، و هر كه به دنيا نگريست، دنيا نابينايش گردانيد.»
●- بنابراین، اگر خداوند منّان، خانه (مسکنی) عنایت فرمود که بندۀ مؤمنش در آن آرام گیرد - خانواده و زندگیاش را در امنیّت اداره نماید - از خانههایی باشد که اجازه داده شده ذکر خدا از آن بالا رود و ...، نعمتی است که شکر بسیار میخواهد؛ و اگر قصر یا برجی نداد که سبب غفلت شود، برای ساختن و تملکش انواع و اقسام محرمات و ظلمها روا شود، سبب بُخل و ندیدن نیازمندان گردد، حقوق دیگران در آن ضایع شود ... و نتیجهاش حساب و کتاب و عقوبت باشد نیز نعمت بزرگی است که شکر لازم دارد.
●- دقت شود که «آن چه خدا نمیدهد و یا بازپس میستاند»، در عین حال برای مؤمن نعمت دیگری است که میدهد و البته برای کافر، نقمت است. به عنوان مثال: وجود و حضور عزیزانی چون پدر، مادر، همسر و فرزندان، نعمت بسیار بزرگی است و مرگ آنها نیز بسیار ناخوشایند است، اما همین اتفاق، سبب یادآوری عمیق مرگ، توجه به قیامت، دعا و خیرات برای آنها [که ثواب بسیاری دارد] و ... میگردد.
●- چه بسیارند نعماتی که اگر خداوند منّان میداد، موجب آزار و عذاب میشد - چه بسیارند باز ستاندههایی که اگر باز نمیستاند، (همانند نفسی که فرو رود با بیرون نیاید) سبب نابودی میگشت - چه بسیارند غمها و اندوههایی که از ما باز ستاند - چه زشتیهایی که بر ما پوشاند - چه بلاهایی را از ما دور ساخت و چه گرفتاریهای ناخوشایندی که از ما دور نمود و ...:
«اللّٰهُمَّ مَوْلَاىَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ، وَكَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلَاءِ أَقَلْتَهُ ، وَكَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَهُ، وَكَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ» (دعای کمیل)
- خدایا! ای سرور من چه بسیار زشتی مرا پوشاندی و چه بسیار بلاهای سنگین و بزرگی که از من معاف کردی و چه بسیار لغزشی که مرا از آن نگهداشتی و چه بسیار ناپسندی که از من دور کردی ... .
اینها همه، از ندادهها یا بازستاندههاست و ... . برای همه آنها شاکریم: «الهی شکر».
«وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ» (فاطر، 34)
- آنها (مؤمنان که بهشت مأوای آنهاست) میگويند: حمد (و ستايش) برای خداوندی است كه اندوه را از ما برطرف ساخت، چرا كه پروردگار ما غفور و شكور است.
- تعداد بازدید : 245
- 21 دی 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: صحیفه سجادیه دعا