امام خمینی رحمة الله علیه:
«روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ الَى الابَد»، روزى شریفتر از آن نیست؛ براى اینکه حادثهاى بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده.
حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده است؛ بعثت انبیاى بزرگ، انبیاى اولوالعزم و بسیارى از حوادث بسیار بزرگ، لکن حادثهاى بزرگتر از بعثت رسول اکرم نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که، بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالى و حادثهاى بزرگتر از بعثت او هم نیست؛ بعثتى که بعثت «رسول ختمى» است و بزرگترین شخصیتهاى عالم امکان و بزرگترین قوانین الهى. و این حادثه در یک همچو روزى اتفاق افتاده است و این روز را بزرگ کرده است و شریف. و همچو روزى ما دیگر در ازل و ابد نداریم و نخواهیم داشت.»
(صحیفه امام، جلد12، 419)
«و روز بعثت روزى است که خداى تبارک و تعالى، موجود کاملى که از او کاملتر نیست و نمىشود باشد مأمور کرد که تکمیل کند موجودات را، انسانها را که ابتدائاً یک موجود ضعیف ناقص هست، لکن قابل این است که ترقى کند، انسان را مترقى کند. ابعاد انسان، ابعاد همه عالم است و اسلام براى تربیت انسان در همه ابعاد است.
برداشتهاى مختلفى که از اسلام شده است به حسب نظرهاى مختلفى که صاحب نظرها داشتند و بینشى که داشتند، بسیار اختلاف هست و هیچ کدامش نرسیده است به حدى که اسلام را بشناسد یا انسان را بشناسد یا رسول اکرم را بشناسد یا عالَم را بشناسد، همهشان در یک سطح محدود هستند.
چه بسا اشخاصى که خیال مىکنند که پیغمبر اکرم که آمده است، یا سایر انبیایى که خداى تبارک و تعالى فرستاده است، براى این است که مردم را از این ظلمها و بىعدالتیها و امثال این نجات بدهد و مأموریت همین است که عدالت ایجاد کند در اجتماع و در افراد و مأموریت به همین قدر بیشتر نیست.
چه بسا اشخاصى که اقتصاد را یک مسئله با اهمیتى تلقى مىکنند، مأموریت انبیا را محدود به این بکند، که اینها آمدهاند مردم را به یک شکم سیر و یک زندگى رفاه برسانند و همین است مأموریت انبیا.
و چه بسا اشخاصى که به حسب دید عرفانى که دارند، بعثت انبیا را محدود مىکنند به اینکه براى بسط معارف الهى است و غیر از این بعثت چیزى نیست.
و همین طور فلاسفه یک طور فکر مىکنند. فقهاى اسلام، ... ملتها یک طور فکر مىکنند، روشنفکرها یک طور فکر مىکنند و مؤمنین هم هر کدام به یک نحو فکرى دارند و همه قاصرند از رسیدن به آنچه که هست.
این روایتى که وارد شده است: مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ، این به ما مىفهماند که انسان آن طور موجودى است که اگر شناخته بشود، شناسایى خدا با این است؛ نسبت به هیچ موجودى این مطلب صادق نیست.
ربّ انسان را کسى نمىتواند بشناسد الّا اینکه خودش را بشناسد و خودشناسایى که دنبالش خداشناسى است حاصل نمىشود مگر براى کُلّ اولیاى خدا. و گمان نباید بشود که اسلام آمده است براى اینکه، این دنیا را اداره بکند، یا آمده است فقط براى اینکه مردم را متوجه به آخرت بکند، یا آمده است که مردم را آشناى به معارف الهیه بکند. محدود کردن، هر چه باشد خلاف واقعیت است.
انسان غیر محدود است و مربى انسان غیر محدود است و نسخه تربیت انسان که قرآن است غیر محدود است؛ نه محدود به عالَم طبیعت و ماده است، نه محدود به عالَم غیب است، نه محدود به عالَم تجرد است، همه چیز است.»
(همان، جلد12، 421 و 222)
کلمات کلیدی:
رهبری مبعث