- خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و شنوای دعایم باش آنگاه که میخوانمت و صدایم را بشنو هنگامی که (از دور) تو را میخوانم و به من توجّه کن هنگامیکه با تو (از نزدیک) مناجات مینمایم، همانا بهسوی تو گریختم و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم، پاداشی را که نزد توست امیدوارم، آنچه را که در درون دارم میدانی و حاجتم را خبر داری، نهانم را میشناسی ...؛
●- خداوند سبحان، به تمامی بندگانش نزدیک است، چنان که فرمود:
- و هنگامی كه بندگان من از تو درباره من سؤ ال كنند، من نزديكم! دعای دعا كننده را به هنگامی كه مرا میخواند پاسخ میگويم؛ پس آنها بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند).
اما آدمی، گاه خود را به معبودِ محبوب نزدیک میبیند و گاه از او دور میبیند؛ چرا که گاه به حق نزدیک میشود و گاه دور و دورتر.
این نزدیکی و دوری، مکانی نیست؛ چرا که اولاً خداوند سبحان مکان ندارد که دور یا نزدیک باشد، و ثانیاً انسان سخن از جسمش ندارد که بگوید به کسی یا مکانی دور یا نزدیک شدهام؛ بلکه سخن از روح، جان و قلب میباشد که با چگونگی و کیفیت «توجه» دور یا نزدیک میشود. چنان که اگر کسی در لحظهای، به نزدیکترین عضو خانوادهاش، توجه نداشته باشد، از او دور است و اگر از دورترین فاصلهها، توجه و دلش با او باشد، به او نزدیک است.
بندۀ مُحب و عاشق خدا، در هیچ حالی از محبوب غفلت نمینماید و از هر فرصتی در هر حالی بهره میجوید تا با او سخن بگوید و نظر لطف و محبّت متقابلش را ببیند.
●- اولین فراز مناجات شعبانیه، با «ندا و نجوا» شروع میشود. هر گاه کسی از مخاطبش دور بود، او را «ندا» میکند، یعنی با صدای بلندتر میخواند، و هر گاه نزدیک بود، «نجوا» مینماید، یعنی سخنانی پنهانی را با او در میان میگذارد و چه بسا در دلش با او سخن بگوید.
●- در این فراز، با حالی عاشقانه و رویکردی خالصانه میگویی: خداوندا! هر گاه تو را خواندم، از من قبول کن - اگر دور بودم و تو را ندا کردم، صدایم را بشنو و اگر نزدیک بودم و با تو نجوا نمودم نیز پذیرا باش. برای این که از همه چیز، حتی از قهر تو نیز به سوی خودت گریختم و در برابرت زمین خوردهای هستم که امید به لطف دارم.