پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
برخی به تقلید از فرهنگ منحط غرب، گمان دارند که پیش از ازدواج باید با چندین نفر دوست شده باشند، تجربه کسب نمایند و سپس یکی را برای ازدواج انتخاب کنند! گویی افراد قبلی همه در یک جا بایگانی یا فریز میشوند، تا پس از گذر زمان و کسب تجربه، شخص بتواند بین آنها یکی را انتخاب کند! در حالی که در همان غرب یا سایر ممالک نیز چنین نیست، بلکه یک نفر [پسر یا دختر] با چندین نفر در بیرون یا فضای مجازی آشنا میشود، دوست میشود، ارتباط برقرار میکند و ...؛ اما ممکن است با شخص دیگری ازدواج کند! و البته معمولاً کار بیشتر آنها نیز دیر یا زود به طلاق میانجامد.
●- اما به «به گزینه مدنظر و دلخواه» اشاره نمودید، پس این شما هستید که ابتدا باید بدانید چه ملاکها، شاخصهها و خصوصیاتی را [به حسب ظاهری و باطنی] در نظر دارید و دلخواه شما چیست؟ بدیهی است که نظرها، ملاکها و پسندها، در هر کسی متفاوت است.
●- بسیار دیده شده که آقا پسرها قبل از ازدواج، بر اساس میزانها عقلی، یا حتی اوهامی و خیالی، شاخصهها و توصیفاتی از همسر دلخواه میکنند و دست آخر با دختری ازدواج میکند که بیشتر آن شاخصهها و یا هیچکدام را ندارد!
از آشنایانم در گذشته، که شاخصههایش فقط ظاهری بود؛ میگفت: دختر سفید باشد – زیاد لاغر یا چاق نباشد – قدش از من کمی کوتاهتر باشد – شهرستانی نباشد [البته خودش شهرستانی و مقیم تهران بود] و ...؛ در نهایت حین یک مسافرت، با دختری آشنا شد، عاشقش شد و به خواستگاریش رفت و بالاخره ازدواج کرد که اولاً اهل شیراز بود، ثانیاً بسیار سبزهرو بود، ثالثاً بسیار لاغر بود، قدش هم سه چهار سانت بلندتر بود.
●- پس از آن که خودتان به دور از شعار، اوهام و خیال، به صورت متقن دانستید که چه ملاکهایی دارید و چه شاخصههایی مورد پسند شماست؛ باید مراقب باشید که "زیاده خواه" نباشید و خودتان را متناسب با آن چه میخواهید ببینید.
یکی گفت: «دختر باید خیلی زیبا باشد!» گفتم: «مگر خیال میکنی که خودت خیلی زیبایی و چون حضرت یوسف علیه السلام میدرخشی؟!» - دیگری گفت: «دختر باید نجیب باشد، من با چندین دختر دوست شدم، اما هیچ کدام نجیب نبودند!» گفتم: «اولاً اگر نجیب بودند که دوست پسر نمیگرفتند و با تو دوست نمیشدند؛ و ثانیاً معلوم شد که تو خودت هم زیاد نجیب نیستی، حال چرا باید یک دختر نجیب، همسر تو شود؟!» - دیگری گفت: «دختر باید مؤمنه باشد، ولی خودش حتی نماز هم نمیخواند» و ... !
●- باید به همتایی [کُفو بودن] اهمیت دهید و مقصود از همتایی [کفویت] این نیست که دختر و پسر از هر لحاظ مِثل هم باشند؛ گاهی نه تنها تفاوت شهرستان، بلکه تفاوت ملّیت نیز مهم نیست و چه بسا برکاتی هم داشته باشد؛ اما گاهی، تفاوت یک محلّه در یک شهر نیز مهم است، چرا که هر کدام فرهنگ خاص و سبک زندگی خود را دارند و حتی چگونگی سخن گفتنشان نیز متفاوت است و چه بسا کلامی بین خودشان متداول باشد، اما برای طرف مقابل، بیادبانه و توهینآمیز باشد.
بسیار دیدهایم که دختری زیبا، متین، با سواد و ...، در جلسه دوم آشناییِ پس از خواستگاری، با لبخند و صمیمی، در مقابل سخن خواستگارش میگوید: «برو گمشو بابا، خودت رو لوس نکن ...»؛ و یا پسری به دختری که تمامی رفتارهای او را میسنجد تا ببیند مناسب است یا نه؛ میگوید: «گور پدر فلانی – غلط زیادی کرده – خاک بر سر فلانی و ...».
* - به شهرستانی رفتم و دیدم در منطقهای، آقایان و بانوان بسیار محترم، در احوالپرسی با یک دیگر میگویند: «چطوری خَرِ» - ابتدا گفتم: الان دعوا میشود! بعدی دیدم خیر، خیلی هم صمیمی به هم پاسخ میدهند! جویا شدم و گفتند: «اینجا خیلی صمیمیها به هم "خَرِ" میگویند!
* - خانم موقری به دیدار یکی از خویشانش رفت که وضع حمل کرده بود. وقتی نوزارد او را دید گفت: «اَه اَه، چقدر زشت! شکل میمونه؟!»؛ پرسیدم این چه بیادبی بزرگی بود؛ گفتند: «اینجا رسم همین است، تا اگر بچه مریض شد یا اتفاقی افتاد، نگویند: «فلانی چشم زد»، لذا چون همه همین فرهنگ را دارند، مقصود هم را میفهمند و کسی ناراحت نمیشود!
* - پس، در همتایی (کُفویت) باید به ابتدا به اصول و کلیات توجه نمود. به عنوان مثال: یک پسر مؤمن نمیتواند دختر مناسب برای همسری خود را در کافیشاپ یا پارک بیابد؛ و یک دختر مؤمنه نیز نمیتواند و نباید همسر مناسب خود در جشنهای مختلط بیابد و از میان پسران لاابالی بیابد!
* - چه بسا وقتی نظر پسر یا دختری به شخص نامناسبی افتاد، اما ظاهر او را خیلی پسندید، خودش را فریب دهد و بگوید: «درستش میکنم!»؛ اما این تغییرات اساسی، کمتر اتفاق میافتد.
●- در هر حال، اول باید بدانید که نظر و پسندتان چیست؟ - سپس دقت کنید که فقط نگاه به ظواهر نباشد – سپس ببینید آیا خودتان با شاخصههای خودتان تناسبی دارید یا خیر؟ - سپس اگر شاخصهها و ملاکهای عقلانی و خوبی دارید، خودسازی کنید تا خودتان از آنها برخوردار باشید – سپس به [همتایی] و کفویت دقت نمایید؛ و بالاخره آن پسند ظاهر نیز بسیار مهم و نقشآفرین است.
نکته:
در مجامع عمومی، خیابان، پارک، کافیشاپ، جشن و به اصطلاح پارتی ... و خلاصه با دوست شدن، نمیتوان همسر مناسب را جستجو کرد و یافت! هر چند که ممکن است در یک محیط سالمی، مانند دانشگاه، جلسات ... و یا اتفاقی در یک مجموعه، نظر پسری به دختری جلب شود و البته دختران کمتر چنین واکنشی دارند.
در چنین شرایطی، و به طور کلی جهت یافتن فرد مناسب جهت ازدواج (چه برای پسر و چه برای دختر)، پدر و مادر – خواهر و برادر – خویشان نزدیک – دوستان همراه، خیرخواه و صمیمی، و خلاصه کسی که دو طرف و خانوادۀ آنها را نسبتاً خوب میشناسد، باید آستین بالا بزنند و معرفی کنند.
اما، جوانان [چه پسر و چه دختر]، نباید گمان کنند که به صرف معرفی شخص معتبر، او برای ازدواج مناسب میباشد؛ بلکه باید اولاً از هر حیث تحقیق کنند و سپس با چند جلسۀ گفتگوی سالم، ببینند آیا اجمالاً میپسندند یا خیر؟! اگر پسند اجمالی حاصل شد، ببینند که آیا مهر او به دل افتاده است و میتواند او را دوست داشته یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت بود؛ طرفین و خانوادهها بکوشند تا نه تنها سخت نگیرند، بلکه شرایط و امکان ازدواج آسان و سریع آنها را فراهم نمایند.
مرتبط (لینک):
●- چطور میتوانم با معیارهای انتخاب همسر آشنا شوم؟ (12 فروردین 1397)
●- فهرست لینک پرسشها و پاسخهای مرتبط با "ازدواج" که در این پایگاه درج شده است.
مشارکت و همافزای – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
پسر هستم و زمان ازدواجم رسیده، خانواده نیز موافقند. اما با دختری ارتباط نداشتم و از کسی شناختی ندارم؛ حال چطور میتوانم به گزینه مدنظر و دلخواهم برسم؟
پاسخ (نشانی لینک):
https://www.x-shobhe.com/marriage/11612.html
کلمات کلیدی:
گوناگون ازدواج