با توجه به حدیث «انّی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»؛ اگر پیامبر برای مکارم اخلاق مبعوث شده است، پس حکومت و اداره جامعه چه میشود؟ (لیسانس / رشت)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): در پاسخ حتماً باید به چند نکتهی مهم اشاره شود:
الف – جملهی «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» که منسوب به پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله شده است، در هیچ یک از منابع حدیثی شیعی، به عنوان حدیث صحیح و محکم نیامده است، بلکه در منابع اهل تسنن آمده است، لذا این جمله، "حدیث مرسل"، یعنی حدیث با سند ضعیف قلمداد میگردد. اولین منبع شیعی در این حدیث، تفسیر مجمع البیان و کتاب مکارم الاخلاق، از مرحوم شیخ طبرسی میباشد که در آن نیز به هیچ مصدری اشاره نشده، لذا احتمال داده میشود که از همان منابع اهل سنت اخذ نموده باشند.
ب – در عین حال، بزرگان، اگر چه این بیان را به عنوان "حدیث"، مرسل (سند ضعیف) میدانند، اما محتوای آن را غلط نمیدانند، بلکه راجع به آن بحث دارند.
ج – به فرض صحیح دانستن حدیث نیز باید دقت کنیم که وقتی کسی به طور کلی میگوید: «من برای این کار برگزیده شدهام، یا به این کار مأمور شدهام، یا برای این کار آمدهام و ...»، معنایش این نیست که هیچ وظیفه، مأموریت و کار دیگری ندارم؛ لذا باید دید که چه بیانات دیگری در مورد خودش، کارش و مأموریتهایش دارد.
فرض کنید که بفرمایید: من برای مدیریت این جامعه یا این شرکت آمدهام؛ آیا از پوشش گرفته، تا نحوهی نشست و برخاست و تعامل با دیگران، تا برنامهریزی، تا حفظ امانت، تا سخن و وعدهی دورغ ندادن و ...، وظایف دیگری ندارید؟!
●- خداوند متعال در قرآن کریم، به چند هدف و مأموریت پیامبرانش تصریح نموده است که اگر چه به حسب ظاهر با یکدیگر متفاوت هستند، اما همه در راستای یک هدف [هدایت و رشد انسان] فرار میگیرند:
«كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» (البقره، 151)
ترجمه: همان گونه که رسولى از خودتان در ميان شما فرستاديم؛ تا آيات ما را بر شما بخواند؛ و شما را پاك كند؛ و به شما، كتاب و حكمت بياموزد؛ و آنچه را نمىدانستيد، به شما ياد دهد.
●- و در آیهی دیگری درباره هدف از بعثت رسولان و نزول وحی و میزان به همراه رسول، میخوانید:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ...» (الحدید، 25)
ترجمه: ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه و وسیله سنجش – که اصل و حقیقت آن امام است) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند ... .
●- در آیهی دیگری تصریح شده است که رسول خدا صلوات الله علیه و آله، بهترین الگوست برای کسانی که به خدا و معاد ایمان دارند:
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (الأحزاب، 21)
ترجمه: يقيناً براى شما در [روش و رفتار] پيامبر خدا الگوى نيكويى است براى كسى كه همواره به خدا و روز قيامت اميد دارد؛ و خدا را بسيار ياد مىكند.
پس اگر رسولان الهی، صلوات الله علیهم اجمعین، در مواضع گوناگون بگویند: ما برای خواندن نشانههای الهی در کتاب خلقت و کتاب وحی برای شما آمدهایم – با بگویند: برای تزکیه شما آمدهایم – یا بگویند: برای تعلیم کتاب و حکمت آمدهایم – یا بگویند: برای قیام شما جهت برپایی قسط آمدهایم – یا بگویند: آمدهایم تا شما از بهترین الگوی انسانی برخوردار گردید و ...، همه درست است.
اخلاق:
برای "اخلاق" تعاریف گوناگونی شده است و دست کم تعاریف تدوین شدهای، از زمان ارسطو به بعد وجود دارد و در علم اخلاق، مباحثی چون: «اخلاق نظری و اخلاق عملی»، مورد شرح و بحث قرار گرفته است؛ اما اگر کسی بپرسد: «اخلاق یعنی چه و چیست؟»، پاسخ چیست؟ آیا میگوییم برو از اخلاق ارسطویی تا کنون را مطالعه کن! خیر، بلکه یک پاسخ و تعریف کوتاه، ولی جامعه میخواهیم.
شاید بتوان گفت که بهترین، جامعترین و کوتاهترین تعریف را از حکیم الفقهاء، مرحوم آیت الله حائری شیرازی داریم که میفرمود: «اخلاق، یعنی موضعگیری». بنابراین، از توحید و معاد گرفته، تا اسلام و قرآن مجید، تا ولایت و امامت، تا احکام، تا چگونگی تعامل با دیگران ... و حتی تا نوشیدن یک جرعه آب [که حلال باشد یا حرام]، هر موضعی داشته باشیم، همان میشود "اخلاق" ما.
دروغ:
برخی گمان میکنند که "اخلاق" یعنی همیشه نرمخو و خندان بودن! اما این درست نیست. آیا اگر امری سبب نگرانی، غضب یا غم ما شد، یعنی "بداخلاقی"؟! فرمود: اگر کسی در مجلس عزای دیگری بخندد، نشانهی حماقت اوست!
گفتند: «حضرت مسیح علیه السلام، سمبل اخلاق است؛ چرا اگر این طرف او را سیلی میزدند، آن طرف صورت را میآورد و میفرمود: «لطفاً یکی هم این طرف بزنید» و مشهور شد به اخلاق مسیحیت!
گفتم: این یک دروغ استعماری و تهمتی بزرگ به ایشان است، چرا که با عقل، فطرت، حکمت، عزت، شأنیت و امنیت فردی و اجتماعی منافات دارد! این یعنی اگر مالت را خواستند، نوامیس مادی و معنویت را نیز پیشکش کن، و اگر آنها را نیز خواستند، جاننثار باشد و جانت را تقدیم کن، و اگر به آن نیز بسنده ننمودند، اول و آخر و دین و دنیا و آخرتت را بده، یک لبخند هم رویش بزن!
مگر میشود که پیامبر خدا [و هر انسان عاقل، سالم و مؤمن دیگری]، "حبّاً لله و بغضاً لله" نداشته باشد؟ مگر میشود کسی به دوست و دشمن، یکسان بنگرد و در مقابل هر دو یک موضعگیری (اخلاق) داشته باشد و ...؟!
اخلاق سیاسی:
بنابراین، تمامی مواضع سیاسی انسان و جامعه، از حکومت گرفته تا ادراه جامعه، تا جنگ و صلح، تا مسائل اقتصادی [تولید و کار، تا تجارت و سود]، تا تعاون ... و خلاصه هر چه که در سایه "حکومت" محقق شدنی است، همه مشمول "اخلاق نظری و عملی" میشوند.
چرا کسی این نظام سیاسی را انتخاب میکند و دیگری نظام دیگری را میپسندد؟ چرا یکی آقا یا خانم الف را انتخاب میکند و دیگری ب را ترجیح میدهد؟! اینها همه به همان اخلاق [مواضع] بر میگردد.
پس، تمامی آیات، احادیث و یا سیاستها و روشهای عملی اهل عصمت علیهم السلام، در مواضع گوناگون، در امر سیاست، حکومت و دولت نیز مشمول "اخلاق" میگردد.
بدیهی است که این مواضع [اخلاق]، باید کامل گردد؛ پس چه کسی به جز خداوند متعال، میتواند بگوید که "بهترین مواضع (اخلاق) در هر امری و در هر موضعی چیست؟ لذا از کارهای انبیا و رسولان و اولیای الهی، همین اتمام و اکمال اخلاق (مواضع) در تمامی شئون فردی و اجتماعی میباشد.
مشارکت و همافزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
با توجه به حدیث «انّی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»؛ اگر پیامبر برای مکارم اخلاق مبعوث شده است، پس حکومت و اداره جامعه چه میشود؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10486.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 4732
- 12 مرداد 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن مبعث